مشروط عشق




























هم سلولی...



بارانی شدم/مشروط/رسوایی شدم از افسون چشمهایت/ تا میدانستم هیزم شدم برای حرارت دادن به دست هایت /امدم با تو به اعماق جاده های نامعلوم پر خطر/چون تو خواسته بودی از کلمات جمله هایی ساختم در ستایشت/قلبم را در نگاه زیبایت جا گذاشتم/انصافت کجاست باز از محالات سخن میگویی/در حسرت جمله ای از تو  باور کنم تنهایی های روزها ی سخت را./حال که مرابه وادی خود کشاندی از ناله ها دم نزن/سکوتت را بشکن بگو که دوستم داری.r.m



نظرات شما عزیزان:

رها
ساعت0:00---29 ارديبهشت 1392
واااااااای متین خیلی قشنگ بود مرسی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





❥.FAR.❤.HAN.❥ + شنبه 29 ارديبهشت 1392 / 20:17 /
- Online Support by www.1abzar.com --->